فاطمه حسنافاطمه حسنا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 30 روز سن داره

نازدونه من (کوچولوی تو راهی من )

پـتو

مامانی دیشب که بیرون رفته بودم این پتو خوشمل رو دیدم و برات خریدم ببین خوشت میاد عزیزم   اینم باز شدشه ...
21 تير 1391

نیمه شعبان

  این پست رو با تاخیر میزارم چون هم مهمون داشتم هم امتحان جوجوی من عیدت مبارک عید نیمه شعبان امروز که شبش بشه نیمه شعبان عمو اینا اومدن خونمون بیخبر اومدن و مامانی کلی خسته شد آخه آب هم قطع بود قرار شد شب بریم مسجد جمکران این اولین باره که مامانی شب عید میره مسجد و این فقط به خاطر تو کوچولوه دلم نیومد اولین عیدت رو تو خونه باشیم ماشین خیلی دورتر از مسجد پارک کردیم خواستیم با اتوبوسهای مخصوص بریم که خیلی شلوغ بود و من ترسیدم که بهت فشار بیاد پس پیاده رفتیم البته یکم پشیمون شدم رو فرشی نبرده بودیم و خیلی دنبال جای نشستن گشتیم ولی جای خیلی خوبی گیرمون اومد و یه جشن خیلی خوب بود کلی هم نور افشانی کردن ولی نتونستم عکس بگیرم حیف ...
19 تير 1391

بابایی

امروز وقتی تو تکون خوردی تو دلم و من دوباره ذوق زده حسم رو به بابایی گفتم گفت منم میخوام حسش کنم گفتم شاید نتونی حس کنی منم خیلی کم میفهمم گفت میخوام امتحان کنم و دستش رو روی شکمم اونجایی که تو ضربه میزدی گذاشت تا تو تکون خوردی حس کرد و کلی ذوق کرد منم کلی ذوق کردم از این که بابایی هم تونست تکونهای تو رو حس کنه حالا هر دومون تو رو بیشتر حس میکنیم و این خیلی شیرین و لذت بخشه به بابایی میگم من یه وقتایی یادم میره تو تو شکممی تا زمانی که تکون میخوری بهم میگه ولی من همیشه یادم هست قربون دل نازکت برم بابایی  
16 تير 1391

حرکت

سلام مامانم سلام شیطونم خیلی فوضولی ها قربونت برم دیروز حساب تکون خوردی کلا تمرکز مامانی رو بهم زدی نذاشتی درس بخونم اولین روزی بود که حرکتت رو درست و حسابی حس میکردم  قلقلکم میومد ولی تو ول کن نبودی همش میچرخیدی و قلط میخوردی بابایی رو صدا کردم بدو بیا اومده میگه چی شده ؟ میگم ببین ببین داره تکون میخوره کمی نگاه کرد ولی متوجه نشد قربونت برم خسته نمیشی اینقدر میچرخی همش داشتم فکرمیکردم خسته هم میشی یا نه ای جانم الان هم داری تکون میخوری وقتی هم دست رو شکمم میزارم حرکتت رو حس میکنم گمونم من که ذوق میکنم تو هم بیشتر حرکت میکنی میدونی امروز بابایی چی میگفت میگفت زود باش بپرس اگه ضرر نداره دوباره بری سونو مطمئن بشی بابایی هم دخت...
13 تير 1391

جنسیت

عزیزم عزیزکم امروز تولد مامانیه جیگرم امروز رفتم سونو دکتر گفت سالمه پرسیدم معلوم میشه چیه گفت یکم صبر کن ببینم احتمال ٩٥%دختره بازم ازش پرسیدم مطمئنی گفت آره اینی که من میبینم دختره دخترم عزیزم جیگرم فدات بشم دوستت دارم البته فرقی نمیکرد اگه هم پسر میشدی مامانم مشهده تو مطب بهش مس مس دادم برام دعا کنه بعدش بابابایی که کلی هم ذوق کرده بود از شنیدن خبر رفتیم و یه چند دست لباس و چند تیکه وسیله برات خریدیم دخمل خوشملم همش از خدا میخواستم خدایا یه بچه سالم زیبا خوش یمن و عاقبت به خیر بهم بده و اگه با اینا منافات نداره و سرنوشتش بد نمیشه دختر باشه و گر نه هر چی خودت صلاح میدونی خدایا شکرت که نی نی تو دلیم سالمه شکرت خیلی دلهره و است...
7 تير 1391

توصیه های طب سنتی در بارداری

  این مطالب رو امروز پیدا کردم جالب بود برای شما هم گذاشتم تا اگگه کسی خواست استفاده کنه من بیشترش رو استفاده کردم و خیلیاشو قبل از بارداری رعایت میکردم مواردی رو هم میبینم که عمل کرده بودن و مفید بوده       توصیه های بهداشتی: بارداری و توصیه های مربوطه     توصیه می شود زن حامله، ماهیانه تحت نظر پزشک باشد، در این راستا خیلی ها دوست دارند تحت نظر پزشک سنتی باشند که ما در این خصوص نیز در مطب مشاوره داریم، ضمناً موارد ذیل مربوط به بارداری و توصیه های مرتبط به حاملگی می باشد که به خانم هایی که قصد باردار شدن دارند یا در دوران بارداری به سر می برند توصیه می گردد:   1- &nbs...
2 تير 1391

هفته 19

کودک شما چگونه تغییر می کند؟ وزن كودك شما حدود 260 گرم و اندازه او حدود 15 سانتيمتر (تقريبا اندازه يك كدوسبز كوچك) مي باشد. دستها و پاهاي او در موقعيت صحيح نسبت به يكديگر و همچنين نسبت به كل بدن او قرار دارند. كليه هاي او به توليد ادرار ادامه مي دهند و موهاي او در حال جوانه زدن است. اين دوره براي رشد اندامهاي حسي او بسيار حساس است؛ مغز او قسمتهاي ويژه اي براي بويايي، چشايي، شنوايي، بينايي و لامسه ايجاد مي كند. اگر فرزند شما دختر باشد هم اكنون حدود 6 ميليون تخمك در تخمدانهاي او موجود است. تعداد تخمكها به تدريج كم مي شود تا اينكه در زمان تولد به كمتر از 2 ميليون مي رسد.   شما چگونه تغییر می کنید؟ تنها يك هفته ديگر به رسيدن به نيم...
31 خرداد 1391

هفته 18 بارداری

کودک شما چگونه تغییر می کند؟ اندازه كودك شما تقريبا 14 سانتي متر (تقريبا به اندازه يك سيب زميني بزرگ) و وزن او حدود 220 گرم است. او مشغول خم كردن دستها و پاهايش است و شما به تدريج اين حركات را بيشتر و بيشتر احساس خواهيد كرد. رگهاي خوني او را مي توان از زير پوست نازك و شفافش ديد و گوشهاي او اكنون در مكان نهايي خود قرار دارند و بخشهاي بيروني گوشهاي او نيز پيدا هستند. دور اعصاب او با ميلين (كه يك پوشش محافظ از جنس چربي است) در حال پوشيده شدن است و اين فرآيند تا يكسال پس از تولد او نيز ادامه خواهد يافت. اگر كودك شما دختر است رحم و لوله هاي فالوپ او شكل گرفته و در محل نهايي خود قرار دارند. اگر كودك شما پسر است اندامهاي جنسي او قابل مشاهده هستند...
31 خرداد 1391