پایان 10 ماه و ورود به 11 ماهگی
جیگر طلای مامان 10 ماهت تموم شد
چقدر زود گذشت این روزا یادش به خیر روزهای اول
همین چند روز پیش داشتم یه مرور روی فیلمهای ماه اولت میکردم چه کوچولو بودی نازنینم
الاه هر روز با روز قبلت فرق میکنه هر روز کارهای جدید انجام میدی
هفته گذشته یه سفر رفتیم خونه مامان جون اینا حسابی دلشون برات تنگ شده بود شما هم کلی شیطونی کردی
اونجا بار اول بود که پله میدیدی و با کمال تعجب دیدم که با مهارت و سرعت پله ها رو بالا میرفتی اگه جلو تو میگرفتم یا جلوت وا میستادم گریه میکردی
اینم سند ۲۰۱۷۰۶۲۹۰۴۰.mp4 - 22.3 MB
اونجا که بودیم شما چند قدمی راه رفتی به تنهایی
اینم سندش ۲۰۱۷۰۷۰۳۰۵۲.mp4
http://www.uplooder.net/cgi-bin/dl.cgi?key=562c5b329c52b9a508daa435c659dd87 البته این مال همین امشبه
همینجا بگم که شما علاقه خاصی به در بطری دلستر داری و گاهی با سرگرم کردن شما با همون ما میتونیم غذا بخوریم
در بطری رو دستت میگیری و میخوای روی بطری بزاری و ببندی
برای خودت با اصوات حرف میزنی و به قول دایی منتظر جواب و تایید ما هستی
یه خواب شیریت تو راه
خسته نباشی دخترم
در حال رانندگی در مسیر
در حال رانندگی در شهر
اینم یه خواب ملیح
مزرعه ذرت در مسیر فیروز اباد
کوه پردیس در نزدیکی جم
اینم چند تا عکس