2 ماهگی
ای وای ببخشید بازم دیر شد عزیزم
آخه مامانی امتحان داشت خیلی فشرده
اما الان با یه عالمه عکس و کارای خووشمل شما در خدمتم
اول بگم خیلی شکمو شدی همش یاداری می می میخوری یا دستتو اونم عادی با ولع همچی مشتتو میکنی تو دهن و میخوری انگار یه روزه هیچی نخوردی عزیزم مگه چه مزه ایه که اینقدر خوشمزه میخوریش
آغو گفتنتم خیلی پیشرفت داشته
راستی بگم از واکسنت که جیگرم کباب شد تا شب هم همش گریه میکردی اندازه کل این دوماه گریه کردی فقط تو بغلم آروم میخوابیدی فقط شبش هم یکم تب کردی که حسابی برام سخت بود
اینم یه عکس از گریه کردنت
دو روز بعد هم رفتیم خونه باباجون و با کیکت عکس گرفتی اینم چند تا عکس با لباس دخملونه
اینو بابایی ازت گرفته میگه دخملم داره تلفن حرف میزنه
و یه لبخند قشنگ
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی