ماه آخر
این ماه دیگه آخرین ماه انتظاره عزیزم
بابایی حسابی کم طاقت شده برای دیدن روی ماهت
دکتر گفت حدودای 1-2 آذر تاریخ سزارین میشه
ولی یه ماه رفته مسافرت و نیست که من برم بازم ازش بپرسم و مطمئن بشم
همش تو فکرم و یکم استر گرفتم که نکنه زود بیای هرچند تو خانواده سابقه زود اومدن نی نی نیست
ولی راستشو بخوای یکم استرس زایمان رو هم گرفتم
وسایلت دیگه کامل شده
فقط مونده یه چند تا عکس سه نفری که با هم بگیریم قبل از تولدت
اگه این خاله مریم یکم بهمون وقت بدن و بیان اگه نه خودم باید دوربین رو کوک کنم برای عکس
تابلوی اتاقت هم دیگه آخراشه داره خوشگل میشه
هنوز نمیدونم مادر جون میتنه برای تولدت بیاد یا نه این بار به بابایی میگم زنگ که زد ازش بپرسه
آخه دلم نمیاد تو زحمت بیفته گناه داره دست تنها
منتظرتم
الهی به موقع بیای تو بغلم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی