20 ماهگی

خیلی وقت اینجا رو آپ نکردم ببیخشید دخترکم

خیلی بزرگتر و خانوم تر شدی

یه کارهایی میکنی منو بابایی هنگ میکنیم و متعجب میمونیم یکم از شیرین کاریا و حرف زدنهات بگم

اکثر کلماتی رو که میشنوی الان دیگه تکرار میکنی

اسم های بچه ها رو علی پاطی(فاطمه)لاحله (راحله)آ جون باباجون ماماجون

پاسا(پارسا) احم رژا(احمد رضا ) نرژس(نرگس)

 با بابایی میگی بابایو مامانی رو میگی مامانو

ب س نو(بستنی)

یه شعر تو تلوزیون برات میزارم عاشقشی به عربی درباره پدر و مادر شما بهش میگی امی امی مدام میای و میگی برات بزارمش

 اسم حیوانات رو میگیم صداشونو در میاری

هروقت از حیابون ساحلی رد میشیم میگی دیا بلافاصله میگی پات ینی بریم دریا پامو بزارم تو آب اما هر وقت رفتیم دریا موج بوده و شما هم از موج میترسی

جمعه بردیمت یه دریای حسابی کلی آب تنی و آب بازی کردی برای اولین بار منم حسابی از دیدن بازیت ذوق کردم

پارک رو میگی تاب تاب در اصل منظورت سرسره است

میخوای بخوابی حتما باید یا گوشی اسباب بازیت دستت باشه و پتو بدون پتوی خودت نمیخوابی

برات پیتیکو بادی خریدیم شب اول بغلش کرده بودی و خوابیدی

بالش قورقوری هم که حتما باید باشه بهش میگی قولی

عاش اتو کشیدنن لباسهایی و بهتر بگم عاشق لباسهاتی دونه دونه میاری  پهن میکنی و اتو میاری اتوشون میکنی جیگر مامان

تو یه پست جدا گونه میام کلی عکس ازت میزارم هر چند انقدر وروجک شدی نمیزاری ازت عکس بگیرم از هر 10 تا عکس یکیش خوب میشه

 تازه خودت یاد گرفتی با گوشی من عکس بگیری میگی عس عس اگه تو لنز دوربین باهات بای بای کنیم تو صفحه گوشی بای بای میکنی